خوابالووووووووووووووووووو
اولین بستنی
شکمو
دست من . تو
هدیه
ابتدای آفرینش کلاغ و طوطی هر دو سیاه بودند طوطی اعتراض کرد و خداوند اورا رنگارنگ آفرید اما کلاغ گفت" هر چه از دوست رسد نیکوست " نتیجه این شد که میبینی : طوطی در قفس است و کلاغ آزاد ...
نویسنده :
lمامانی
20:35
گاهی وقت ها حرف هایی قشنگ
زندگى بافتن یك قالیست؛ نه همان نقش و نگاری كه خودت مى خواهی نقشه را اوست كه تعیین كرده! تو در این بین فقط مى بافى نقشه را خوب ببین! نكند اخر كار قالى زندگیت را نخرند.. ...
نویسنده :
lمامانی
20:27
پانی 3روزه کنجکاو
کمی از خاطرات گذشته
دختر برگ گلم من و بابا حدود 12 سال همدیگرو میشناسیم و عشق ما هر روز از قبل بیشتر میشه البته با ورود تو نارنین گرمای این احساسات رنگ و بوی عجیبی گرفته. اولین باری که فهمیدم تو هستی 17 اردیبهشت 88 بود. اولین دیدار من وتو سونوگرافی 8 هفته بود. دومین دیدار سونوی 9 هفته و 3 روز توسط دکتر انارکی بود. روز 23 خرداد تو بیمارستان صارم دکتر نادری را دیدیم و اون شد فرشته نگهبان فرشته تو دلی. 16 هفته بودی به ما گفتن دخملی. 18 هفتگی اولین دامن را برات خریدم که تازه الان اندازت شده. 39 هفته و 3روز اینقدر وول خوردی که کیسه آب و پاره کردی پابه دنیا گذاشتی. اسم تورو پانته آ یعنی وحدت بخش گذاشتیم. بقیه مطالبو توی پست دیگه مینویسم چون همین الا...
نویسنده :
lمامانی
19:39